سخنی از حضرت دوست....

ساخت وبلاگ

یک تیکه از اهنگ یاسمن امید را تو اینستا شنیدم

چقدر رفتم تو فکر

واقعیت همین

یک عمر براش عروسک بخر آخرش میشه عروسک یکی دیگه

الهی همه دختر و پسرامون خوشبخت بشن

چقدر امید مظلوم مونده

صدای به این قشنگی

خودش متین و بدون حاشیه ولی خب آخرش طرفداری اِبی ازش بیشترن

نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۴۰۲ساعت 1:12 توسط f.sh|

سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 21:53

امروز به همراه دو تا از دانشجوهامون رفتیم کارگاه حسین. مادر و پسر بودند بهم میگه تو هم میای کمک اینجامیگم اوایل می اومدم ولی الان نه دلم شغل دیگه ای را میخواد برای بعداز ظهرهام.میگه چه شغلیگفتم کتاب فروشیوقتی بهش گفتم با دیدن کتاب ها دست و پاهام شل میشه و دلم میخواد همشون را بخرم باور نمی‌کردبهش میگم هر جا کتاب دیدم سفارش میدم می‌خندیدو وقتی گفتم شب ها تا ساعت ۳ و ۴ صبح کتاب میخونم حالت تعجب زده اش من رو کلی خندوندمیگه آخه چه فایده ای داره؟گفتم علاقه دارم ولی نگفتم من با شخصیت کتابهام زندگی میکنمشخصیت هایی که صد در صد بی آزار هستند یا حداقل آزاری به من نمی رسانند.نگفتم من با کتاب ها سفر به زمان و مکان دارمواقعا فکر کنید میشینید کتابی میخونید که آدم هاش اهل قاره های دیگه هستند با فرهنگ اونجایا کتاب تاریخی میخونی از هزاران سال قبل تمدنی متفاوت با عقیده هایی که اصلا نمیتونی حتی الان بهشون فکر کنیمثل کلئوپاترا، دزیره، سینوهه یا شاه اسماعیل دوم و ...کلا دلم میخواست بگم مگه بدون کتاب هم میشه زنده بود؟نظرتون چیه درباره کتاب فروشی؟؟ نوشته شده در جمعه بیست و نهم دی ۱۴۰۲ساعت 23:23 توسط f.sh| سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 21:53

مدیر قبلی رفت شنبه مدیر جدید میاد سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 21:53